فرشته های آسمانی

داستان گنجشک

خوب امیدوارم فرشته های نازنینم منو ببخشن که این روزا اخیلی کارداشتم ونتونستم خاطرات براتون بنویسم اما قول میدم که جبران کنم راستش تصمیم گرفتم هرقصه قدیمی رو که بلدم برای شما اینجا بنویسم تا شماها وقتی بزرگ شدید برا بچه هاتون بگید امروز میخوام قصه کنجشک رو براتون تعریف کنم یکی بود یکی نبود یک گنجشکی بود که داشت کنار سبزه ها را میرفت که یه خار رفت تو پاش به هرسختی بود اونو دراورد ورفت پیش نانوا وگفت : این خار من اینجا باشه من کار دارمیروم وبرمیگردم اما اگه خارم رو خراب کردی بودید انوق ت این ور تنورنت میجیکم اونور تنورت میجیکم تنورتو ور میجیکم  نانوا گفت : باشه من مواظبش هستم بعد از چند ساعتی که گنجشک برگشت دید ای وای خارش تو تنو...
22 فروردين 1392

سال 92

 خوب فرشته های خوشکلم عید هم تمام شد هرچند که دید وبازدیدها کماکان ادامه داره وقتی میبینم که شما دوتایی چقدر با گرفتن عیدی خوشحال میشید و هرروز باهم پولهاتون میشمارید یاد کودکی خودم میافتم  چقدر دوران بچه گی خوب وقشنگه مثل یه رویامیمونه بدون دغدغه وبا کلی آرزوهای قشنگ  به همین خاطرم دوست دارم تا جایی که ممکنه این دوران براتون زیبا وشاد باشه وسعی خودم هم میکنم  دیگه نمیدونم نظرشما فرشته ها چی باشه امیدوارم که بتونم این روزهای شیرین رو براتون به خاطره های زیبا تبدیل کنم   ...
15 فروردين 1392

بدون عنوان

  عطر نرگس،رقص باد نغمه شوق پرستوهاى شاد خلوت گرم كبوترهای مست نرم نرمك ميرسد اينك بهار خوش بحال روزگار           ...
5 فروردين 1392
1